جدول جو
جدول جو

معنی دار کنگه - جستجوی لغت در جدول جو

دار کنگه
کنده ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کِ / کُ)
نام یکی از دهات نمارستاق نور در مازندران. (مازندران و استرآباد رابینو ترجمه وحید مازندرانی ص 149)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ / دِ)
رهایی یافته از دام و بند. (ناظم الاطباء). که دام برکنده باشد. که دام فروگسسته باشد. طائری که بزور طپش از دام برآمده باشد:
ای شاخ گل شکستۀ طرف کلاه تو
وی شانه دام کندۀ زلف سیاه تو.
ملامفید بلخی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
کیسه مانندی است که در بعضی درختان بهم میرسد و درون آن پر از پشه می باشد
فرهنگ لغت هوشیار
کنده ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع رامسر
فرهنگ گویش مازندرانی
کومه روی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
کومه ی درختی
فرهنگ گویش مازندرانی
کندوی عسل که از تنه ی درختان سازند
فرهنگ گویش مازندرانی
کنده ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع ساری، روستایی از توابع بندرگز
فرهنگ گویش مازندرانی
کندوی عسل که از تنه ی درختان سازند
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که درخت ها را از ریشه در می آورد
فرهنگ گویش مازندرانی